شروع زندگی عاشقانمونشروع زندگی عاشقانمون، تا این لحظه: 10 سال و 5 روز سن داره

برای کنجدی که هنوز وجود نداره

روزهای انتظار

سلام نی نی قشنگم خوبی عزیز دلم؟ این روزا نمیدونم هستی یا نه هر بار که به شاید نبودنت فکر میکنم یه دردی یه نبضی یه حرکتی توی دلم حس میکنم و دلم میخواد که به بودن تو ربطش بدم امیدوارم که همینطور باشه،چون الآنم اول نوشتنم رو خواستم با جملات منفی شروع کنم که یه اتفاقاتی توی دلم افتاد،گفتم به امید خدا حتما هستی که اینجوری برای مادرت ابراز وجود کردی و من از نوشتن جملات منفی منصرف شدم. ده روز دیگه همه چیز مشخص میشه کنجد مامان
23 آبان 1394

فکرای قشنگ

سلام عزیزدلم،خوبی مامانم؟ امیدوارم تنت سلامت و دلت خوش باشه همیشه  عزیزدلم الآن چند روزیه که برات دعوت نامه فرستادیم حالا تا ببینیم خدا چی میخواد خیلی دوست دارم که الآن اومده باشی توی دلم آخه خیلی میخوایمت خوشگل مامان حقیقت چند روزیه که دارم فکر میکنم وقتی فهمیدم که شما شرفیاب شدی توی دل مامانی چجوری به بابایی خبر اومدنت رو بدم اما نتیجه چیز دیگه ای شد اینم از نتایج چند روز فکر کردن من  البته نمیدونم چرا عکس دومیه کوچیک شد،چون خودم درستش کردم حالا بعدا خوشگلترش میکنم بهلههههههههههههههه نتیجه این شد که فهمیدم چجوری با مادربزرگا و پدر بزرگا خبر بدم   امیدوارم هرچه زودتر این خبر خوشا...
19 آبان 1394

روزهای قبل از بارداری

سلام کنجدم سلام مامانم خوبی؟ باهات کلی حرف دارما ولی انگار دستم به نوشتن نمیره دستم به نوشتن نمیره که برات بنویسم چقدر تورو میخوایم،که چقدر محرم امسال تو رو سالم از خدا خواستیم امسال با بابایی یه جایی نذر کردیم که انشالله تا سال دیگه شمارو داشته باشیم حلوا و نون قندی بدیم بابایی به خاطر چهره معصوم و ایمان پاکی که داره تاسوعا عاشورا در نقش امام حسین تعزیه اجرا میکنن البته بدون کلامه،ولی امسال هم مثل سالای قبل وقتی که سوار اسب هستش خیلی از پدر و مادرا بچه هاشون رو میارن میدن دست بابایی،بابایی امسال سوار بر اسب تو رو از خدا خواسته که انشالله سال دیگه نی نی خودش رو توی بغلش بگیره،انشالله کمتر از یک هفته دیگه برای اومدنت اقدام م...
6 آبان 1394
1